۱۳۸۸ آذر ۳, سه‌شنبه

سالدرد!

امروز یا بهتر بگم دیروز تولدم بود، صبحش که از خواب پا شدم خواب x رو دیده بودم توی خواب بهش گفتتم اینجا چیکار می کنی؟ تو الآن باید شیراز باشی!

+ اومدم بهت کادو بدم!

- کادوی چی؟

+کادوی تولدت رو!

- اِ...! یادت بود تولدمو؟

+ معلومه!

-چی هَس؟

+خودم!

لبخند زدمو نگاهش کردم اما دلم میخواست بهش بگم، بعد از دو سال اومدی و میخوای دوباره با هم باشیم؟ دو تا سال پیشو کجا بودی؟ اما حرفمو خوردم و فقط خودم خوشحال نشون دادم، نمی خواستم بعد اینهمه مدت موقع دیدنش اوقات تلخی کنم و دیدارمون رو زهرمار کنم، نزدیکش رفتم و خواستم دستاش رو بگریم که یهو از خواب پریدم!

ساعتو نگاه کردم 8 صبح بود، درد شدیدی در کف دستام احساس میکردم، به دستام نگاه کردم قرمز و متورم شده بودن! شدت سوزش دستهام هی بیشتر میشد، به کف دستام نگاه کردم کبود شده بود! بلند شدم و رفتم تاکمی آب به دستهام بزنم، همین که دستهام خیس شدن شدت درد و سوزش بیشتر شد! دستامو خشک کردم و با خودم گفتم به درک هر چی که دلت میخواد درد بگیر بهت اهمیت نمی دم! یه چیزی خوردم و زدم از خونه بیرون، کمی به کارهام رسیدم .

بعدازظهر رفتم دکتر و کلی قرص و آمپول و سرم واسم تجویز کرد! گفتم دکتر جون مگه من چمه؟

دکتر: حساسیت! احتمالن به یه چیزی دست زدی، چون فقط دستت اینطوری شده! اینارو مصرف کن تا 4 روز دیگه اگه خوب نشدی بیا یه ازمایش کامل واست بنویسم!

هیچی بقیه روزم هم تو بیمارستان گذشت!

وقتی اومدم خونه دیدم مادر و خواهر با یه کیک کوچولو و هر کدوم یه کادو تو دستشون، اومدن سمتم تولدت مبارک!

۴ نظر:

  1. آره ! همینه ! آدم بعد از مدتی که گذشت به اونایی که رفتن حساسیت پیدا می کنه!همون بهتر که بر نگردن!
    شایدم نه برگشتنشون به حساسیته بی ارزه! نمی دونم!
    مثه من که عشقم سراپا نفرت شده و این درد رو هم باید تحمل کنم که طرف رو هر روز باید ببینم!
    خوش به حالت کسایی هستن که تولدت یادشون بمونه.
    تولدت مبارک رفیق.

    پاسخحذف
  2. عليرضا بازهم تولدت مبارك.
    داستان عجيب و جالبي بود.
    ...

    پاسخحذف
  3. اولاٌ اين حساسيته به خاطر معصيتي بوده که توي خوابت در حال رخ دادن بوده!!!
    دوماٌ تولدت 1000 تا مبارک!!! هميشگي باشي الهي!

    پاسخحذف
  4. من ظهر اومدم اینجا کللی چیز نوشتم ولی ارسال نشد دیگه!!! توللدت کللی مبارک...امیدوارم تمام روزای زندگیت خوب ِ خوب سپری شه.کتاب بهاره رهنما رو دارم میخونم...کللن نوشته هاشُ توی باگشم دوست دارم...سلیقه ایه.نمیدونم شماها خوشتون بیاد یا نه!

    پاسخحذف